زمان تقریبی مطالعه: 26 دقیقه
 

قواعد رجالی شیعه





علم رجال، عنوانی برای یکی از شاخه‌های علوم حدیث ناظر به بررسی احوال و اوصاف راویان حدیث و بیان اصول و قواعد آن است. با توجه به این‌که نگارش حدیث در میان شیعیان از عصر حضور ائمه (علیهم‌السّلام) آغاز شد و اصحاب ایشان، به ویژه اصحاب امام صادق، به توصیه آن حضرت احادیثشان را در مکتوباتی با عنوان اصل و کتاب و امثال آن تدوین می‌کردند (تدوین حدیث)، محور علوم حدیث و ارزیابی آن‌ها در نزد علمای متقدم شیعه در وهله اول، همین مکتوبات حدیثی و در مرتبه بعد، راویان آن‌ها بوده است.

علمای شیعه برای احراز صحت صدور حدیث از ائمه، به تدریج، ضوابطی تعیین کردند: یک دسته، ضوابط ناظر به ارزیابی مکتوبات حدیثی است که تا مدت‌ها ملاک اطمینان یافتن از صحت صدور احادیث بوده‌اند و در واقع نخستین قواعد رجالی شیعه نیز به حساب می‌آیند؛ و دسته دیگر، ضوابط ناظر به ارزیابی شخصیت راویان است.


۱ - ارزیابی مکتوبات حدیثی



این ضوابط نخستین قواعد رجالی شیعه بوده و تا مدت‌ها ملاک اطمینان‌یافتن از صحت صدور احادیث به حساب می‌آمد.

۱.۱ - در عصر ائمه


در روایات ائمه هر دو گونه قواعد مذکور به چشم می‌خورد و روایات درخور توجهی از ایشان در دست است که در آنها پاره‌ای از مکتوبات حدیثی متقدم ارزیابی و تایید شده‌ است. مثلا بر اساس گزارش‌هایی از حسن بن علی بن فضّال و یونس بن عبدالرحمان و حسن بن جهم، کتاب الدّیات بر امام رضا (علیه‌السّلام) عرضه شد و ایشان آن را تایید فرمودند؛ از جمله مکتوبات اصحاب ائمه که به تایید ایشان رسیده، این‌هاست: عرضه کتاب عبیداللّه بن علی حلبی و کتاب الصلاة حریز بن عبداللّه سجستانی بر امام صادق (علیه‌السلام) و تایید آن‌ها از سوی ایشان؛ عرضه کتاب یوم و لیلة اثر یونس بن عبدالرحمان بر امام جواد و امام حسن عسکری (علیهماالسلام) و تایید آن از سوی ایشان و تایید کتب بنوفضال از سوی امام حسن عسکری.

۱.۲ - عصر پس از ائمه


این شیوه ارزیابی حدیث پس از عصر ائمه نیز ادامه یافت. مثلا در دوره غیبت صغرا، حسین بن روح نوبختی نایب سوم امام عصر (عجل‌اللّه‌فرجه‌الشریف)، کتاب التکلیف شَلمَغانی (متوفی ۳۲۲)، را توثیق کرد، از آن رو که اعتبار کتاب پس از انحراف نویسنده‌اش، در جامعه شیعه محل تردید واقع شده بود. او همچنین انتساب مکتوبی مشتمل بر پرسش‌های مردم قم و پاسخ‌های آن‌ها به ناحیه مقدسه را تایید کرد که در انتسابش به شلمغانی یا ناحیه مقدسه تردید وجود داشت.
پس از عصر ائمه، این روش سنجش تا چند قرن در میان علمای شیعه رواج داشت و متون حدیثی بر حسب ملاک‌ها و قواعدی سنجیده و ارزیابی و انتساب مندرجات آن‌ها به معصوم تایید می‌شد؛ مثلا طوسی در عدّة الاصول یکی از این معیارها را نقل شدن حدیث در کتابی معروف و اصلی مشهور دانسته است. بنابراین، در این عصر شهرت کتاب یکی از ملاک‌های اعتبار آن بود.
شیخ بهائی (متوفی ۱۰۳۰) در مشرق الشمسین به نحو جامع‌تر و کامل‌تری به این قواعد، ملاک‌ها و قراینِ اعتبار اشاره کرده‌ است، برای نمونه:
۱. وجود حدیث در بیش‌تر اصول اربعماة که مؤلفانشان سلسله سند آن‌ها را از مشایخ خود با طرق متصل به ائمه (علیهم‌السّلام) می‌رساندند، معیاری که در آن دوران نزد همه شناخته و مشهور بود؛
۲. تکرار حدیث در یک یا دو اصل یا بیش‌تر به طریق‌های گوناگون و اسانید فراوان و معتبر؛
۳. وجود حدیث در اصلی که انتساب آن به یکی از افرادی که بر تصدیق ایشان اجماع هست، محرز باشد، افرادی مانند زرارة بن اَعیَن، محمد بن مسلم و فُضیل بن یسار، یا انتساب آن به یکی از افرادی که بر صحت آنچه ایشان صحیح دانسته‌اند اجماع وجود دارد مانند صفوان بن یحیی، یونس بن عبدالرحمان، احمد بن محمد بن ابی‌نصر، یا انتساب آن به کسانی چون عمار ساباطی که بر عمل به روایت آن‌ها اجماع هست و دیگرانی که طوسی در عدة الاصول از آن‌ها نام برده است؛
۴. مندرج بودن حدیث در یکی از کتاب‌هایی که بر ائمه (علیهم‌السّلام) عرضه شده و ایشان مؤلف آن را ستوده‌اند مانند کتاب عبیداللّه بن علی حلبی که بر امام صادق و کتاب‌های یونس بن عبدالرحمان و فضل بن شاذان که بر امام عسکری عرضه شدند؛
۵. وجود حدیث در یکی از کتاب‌هایی که سلف به آن‌ها اعتماد داشتند، چه مؤلفان آن‌ها از شیعه امامیه بودند مانند کتاب الصلاة حریز بن عبداللّه سجستانی و کتاب‌های حسین بن سعید اهوازی و برادرش و علی بن مهزیار و چه کتبی که مؤلفانشان غیرامامی بودند مانند کتاب حفص بن غیاث و حسین بن عبیداللّه سعدی و کتاب القبلة علی بن حسن طاطَری.

۲ - وضع قواعد ارزیابی راویان



از میان رفتن پاره‌ای از کتاب‌ها و اصول حدیثی مورد اعتماد در طول زمان به سبب سلطه حکام جور و بیم از آشکارکردن و نسخه‌برداری از آن‌ها و درهم‌آمیختگی احادیثِ برگرفته از کتب و اصول معتبر و معتمَد با احادیثِ برگرفته از کتب و اصول نامعتبر و نامعتمَد موجب دست برداشتن علمای متاخر شیعه، در راس آنان علامه حلّی، از قواعد در ارزیابی حدیث و سند آن گردید.
این همه موجب شد بسیاری از نشانه‌ها و قراینی که نزد قدما مایه اعتماد به احادیث بود از بین برود. از این رو، علما ناگزیر از وضع قانون تازه‌ای شدند تا براساس آن احادیث معتبر را از غیرمعتبر تشخیص دهند. بدین گونه‌ اندک‌ اندک قواعد و ضوابطی برای ارزیابی رجالی راویان پدید آمد. آن بخش از قواعد علم رجال که ناظر به ارزیابی راویان است، به طور کلی بر دو گونه است: قواعد ناظر به ارزیابی وثاقت و عدم وثاقت راویان، و قواعد ناظر به ارزیابی‌های متعارض درباره راویان.
[۱۴] فضلی، عبدالهادی، اصول علم الرجال، ج۱، ص۸۷ـ۸۸، بیروت ۱۴۲۰.

قواعد ناظر به توثیق رجال و راویان حدیث نیز ریشه در روایات اهل بیت (علیهم‌السّلام) دارد. مثلا براساس حدیثی از امام علی (علیه‌السّلام) راویان چهار دسته‌اند: منافق، متوهّم، غیرضابط و ثقه ضابط حافظ. در مقبوله عمر بن حنظله و مرفوعه زرارة بن اَعْیَن از امام صادق (علیه‌السّلام) که در رفع تعارض روایات ائمه بیان شده، نیز بر احراز اوصافی در راوی مانند عدالت و وثاقت و صدق تاکید شده که قواعدی کلی و از ارکان ارزیابی راویان است.
در این دوره همچنین به مواردی می‌توان اشاره کرد که ائمه بعضی از اصحاب را‌ به‌طور خاص توثیق کرده‌اند، مانند تایید زرارة بن اعین و ابوبصیر و محمد بن مسلم و بُرَید بن معاویه عجلی از سوی امام صادق و توثیق زکریا بن آدم قمی از سوی امام رضا این تاییدها مبنای توثیقات خاص در آثار رجالیان بعدی شد. از بررسی کتاب‌های رجالی اولیه، به ویژه رجال کشّی، چنین برمی‌آید که در دوره غیبت امام عصر (علیه‌السلام)، از آغاز تا هنگام تدوین کتاب‌های رجالی، توثیق و تضعیف راویان بر اساس دو قاعده صورت می‌گرفته است: یکی روایات معصومان و دیگری شهادت حسی یا قریب به حس افراد موثق. توثیقات و تضعیفات ذکر شده در آثار رجالی قرن چهارم و پنجم، یعنی آثار ابن‌غضائری و کشّی و نجاشی و طوسی در شکل‌گیری قواعد رجالی سهمی بسزا داشت.
[۲۱] سمیّن، احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۸۷، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
مثلا بر مبنای سه گزارشی که کشّی نقل کرده، بعدها قاعده و نظریه اصحاب اجماع
[۲۵] سمیّن، احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۱۰۵ـ۱۰۹، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
شکل گرفت؛ یا براساس مندرجات رجال ابن‌عقده که مبنای رجال طوسی است، قاعده کلی «وثاقت هر کس که از امام صادق روایت کند» پدید آمد.
[۲۶] سمیّن، احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۹۳، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
[۲۷] حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، ج۱، ص۸۳، قم ۱۴۱۶.

هرچند سرآغاز وضع قواعد رجالی را باید در آثار اصولی جستجو کرد،
[۲۸] فضلی، عبدالهادی، اصول علم الرجال، ج۱، ص۷۴، بیروت ۱۴۲۰.
هم‌چون عدة الاصول
[۲۹] طوسی، محمد بن حسن، عدة الاصول، ج۱، ص۳۳۶ـ۳۳۸، چاپ محمدمهدی نجف، قم ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
و معارج الاصول اساس نظریه‌پردازی در علم رجال و تکوین قواعد عمومی آن در واقع از قرن هفتم به بعد و در مکتب حلّه و در آثار رجالی علامه حلّی و ابن‌داوود حلّی بنیان نهاده شد.
[۳۱] سمیّن، احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۱۷۵، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.

به نوشته نوری، اولین کسی که باب نظرورزی در علم رجال و رفع تعارض میان گفته‌های رجالیان را گشود احمد بن موسی بن طاووس بود. ابن‌داوود حلّی هم در خاتمه قسم دوم رجال خود،
[۳۳] حلّی، ابن‌داوود، کتاب الرجال، ج۱، ص۵۵۵ـ۵۶۵، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۸۳ش.
نکاتی کلی و قاعده مانند ذکر کرده است که بایست آن‌ها را نخستین گام‌ها در وضع قواعد رجالی به حساب آورد
[۳۴] سمیّن احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۱۸۷ـ۱۸۸، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
مانند اينكه هر روايتى كه محمد بن یعقوب کلینی و ابن‌بابويه از جمیل بن درّاج يا جمیل بن صالح يا معاویة بن عمار نقل كنند، اگر راويان بعد از آنها مستقيم المذهب باشند، آن روايت صحيح است؛ اگر از جمیل یا معاویه بدون ذکر نام پدر نقل کنند، هم احتمال صحت روایت وجود دارد و هم کذب آن؛ اگر معاویة بن وهْب روایتی را بی‌واسطه از امام صادق نقل کند، روایت صحیح است چون او همان معاویة بن وهب بَجَلی و ثقه و صحیح است، اما اگر بین آن‌ها شخص دیگری باشد تشخیص صحت و سقم حدیث مشکل است، چون معلوم نیست همان بجلی باشد.
[۳۵] حلّی، ابن‌داوود، کتاب الرجال، ج۱، ص۵۵۶، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۸۳ش.

در همین دوره، علامه حلّی با تالیف خلاصة الاقوال، آرا و نظریاتی را مطرح کرد که پایه‌های کلیات و قواعد رجالی را تشکیل می‌دهند. او در توثیق و تضعیف هر یک از رجال عملا مبانی و قواعدی رجالی را پایه‌گذاری کرد؛ مثلا در شرح حال ابراهیم بن سلیمان بن عبداللّه بن حیّان در تعارض توثیق طوسی و نجاشی با تضعیف ابن‌غضائری، توثیق طوسی و نجاشی را مرجح دانست از آن رو که روایت از ضعفا یا ضعف مذهب با وثاقت ناسازگار نیست.
برخی از قواعد رجالی که علامه حلّی از آن‌ها استفاده کرد بدین قرار است: توثیق ابن‌غضائری، توثیق ابن‌عُقده، داشتن وکالت از طرف امام، طلب رحمت کردن امام برای یک شخص، کثرت روایت مشایخ از یک فرد، اصالةالعدالة، ذکر روایتی ضعیف در مدح یک فرد که مشایخ نقل کرده باشند.
[۳۷] فضلی، عبدالهادی، اصول علم الرجال، ج۱، ص۷۶ـ۷۷، بیروت ۱۴۲۰.
[۳۹] رحمان، ستایش محمدکاظم، آشنایی با کتب رجالی شیعه، ج۱، ص۱۵۵ـ۱۵۶، تهران ۱۳۸۵ش.

این روش را بعدها کسانی چون حسن بن زین‌الدین صاحب معالم (متوفی ۱۰۱۱) ادامه دادند؛ او در مقدمه منتقی‌ الجمان پاره‌ای از قواعد رجالی را آورد. با این حال، اولین واضع قواعد رجالی شیخ بهائی دانسته شده است
[۴۲] سمیّن، احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۲۸۳ـ۲۸۴، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
[۴۳] مامقانی، عبداللّه، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج۱، ص۱۷۰ـ۱۷۱، چاپ سنگی نجف ۱۳۴۹ـ۱۳۵۲.
و پس از وی فرزند صاحب معالم، محمد بن حسن بن زین‌الدین (متوفی ۱۰۳۰) در استقصاء الاعتبار که شرحی است بر الاستبصار طوسی، در اثنای بررسی اِسناد بعضی از روایات، پاره‌ای از قواعد رجالی را مطرح کرد

۳ - قواعد رجالی وحید بهبهانی



با پیدایی و رشد و رونق جریان اخباریه در قرن یازدهم و دوازدهم سودمندی علم رجال و نیاز به آن، چندی در معرض تردید و نفی قرار گرفت. در چنین شرایطی بود که محمدباقر بهبهانی (متوفی ۱۲۰۵) به دفاع از این علوم و بازسازی آن‌ها برخاست. او در رسالة فی الاجتهاد و الاخبار ادعای اخباریان را مبنی بر قطعی‌الصدور بودن همه اخبار کتاب‌های حدیثی، سست کرد؛ اما در مواجهه با مجموع احادیث دو راه بیش‌تر پیش روی خود نداشت: نخست منحصرکردن حجیت به اخبار متواتر و صرف نظرکردن از اخبار آحاد که نتیجه آن فرو نهادن عمده اخبار و احادیثی بود که فقه شیعه بر آن اتکا دارد؛ دوم، فراهم کردن راه و روش‌های تازه‌ای جهت توثیق که اعتماد فقها را به حجیت اخبار ظنی یا آحاد بازگرداند، بی‌آنکه ناگزیر باشد به راه و روش اخباریه تمسک جوید.
محمدباقر بهبهانی در تعلیقه‌اش بر منهج المقال محمد بن علی استرآبادی (متوفی ۱۰۲۸) راه دوم را برگزید
[۴۷] سمیّن، احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۳۳۹ـ۳۴۰، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
و در فایده سوم تعلیقه مجموعا چهل و یک اماره (قاعده) برای توثیق یا تضعیف راویان عرضه کرد که عمدتآ ابتکار شخص او است.
[۴۸] بهبهانی، محمدباقر، فوائد الوحید البهبهانی، ج۱، ص۱، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸، چاپ افست قم ۱۴۰۴.

از جمله اماراتِ توثیق این‌هاست: قرارداشتن در زمره مشایخ اجازه، داشتن وکالت از امام معصوم، کثرت روایت، وقوع در سندی که همه یا عمده علما بر صحت آن اتفاق دارند، کسی که جمعی از اصحاب از او یا کتابش روایت کرده‌اند، شخصی که ثقات از او روایت کرده‌ا‌ند، توثیق علامه حلّی و سید بن طاووس و نظایر آنها، توثیقات ارشاد مفید؛
و از جمله قواعد و امارات ذم و تضعیف این‌هاست: قدح ابن‌غضائری و مشایخ قم و امثال ایشان، روایت از ائمه (علیهم‌السلام) با تعبیراتی که گویی از راویان عادی روایت می‌کند، و این‌که غالبآ رای یا روایت او موافق عامه (اهل سنّت) باشد
[۴۹] بهبهانی محمدباقر، فوائد الوحید البهبهانی، ج۱، ص۴۴-۶۳، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
کیفیت و کمیّت قواعد و طرق توثیقی که وحید بهبهانی وضع و عرضه کرد در تاریخ علم رجال شیعه بی‌نظیر بود و از همین رو، مدار بحث و نقد و تحلیل رجالیان بعد از او تا عصر حاضر قرار گرفت.
[۵۰] سمیّن احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۳۴۰، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
[۵۱] سمیّن احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۳۴۲، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.


۴ - دوره بعد از وحید بحبهانی



روند گردآوری و تنقیح امارات و قواعد رجالی پس از محمدباقر بهبهانی و بر محور آثار و‌ اندیشه‌های او ادامه یافت. مثلا سیدمحسن اعرجی کاظمی، شاگرد برجسته او، کتاب مفصّلی با عنوان عدة الرجال (قم ۱۴۱۵) نوشت و پاره‌ای از این قواعد را، مخصوصآ در فایده‌های ۴، ۵، ۷ و ۸ آن، بررسی کرد. مامقانی هم در مقدمه تنقیح المقال فی علم الرجال
[۵۲] مامقانی، عبداللّه، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج۱، ص۲۰۴ـ۲۰۹، چاپ سنگی نجف ۱۳۴۹ـ۱۳۵۲.
در فایده‌های ۱۸، ۲۱، ۲۲ و مخصوصا فایده ۲۳، به تحقیق در قواعد رجالی پرداخت. در دوره‌های بعد، رجالیان بر محور تحقیقات محمدباقر بهبهانی قواعد توثیق را به دو دسته توثیقات خاص و توثیقات عام تقسیم کردند. مثلا خویی از مجموع این قواعد و امارات برای تشخیص و اثبات وثاقت راوی، چهار مورد را به عنوان توثیق خاص معتبر شمرد که عبارت‌اند از: نص معصوم، به دو شرط، اول آن‌که راوی محضر امام معصوم را درک کرده باشد و دوم آن‌که روایتِ متضمن وثاقت وی، ضعیف یا به نقل از خود راوی مورد نظر نباشد؛ تصریح یکی از بزرگان متقدم مانند برقی، ابن‌قولویه، ابن‌بابویه، مفید، نجاشی و طوسی زیرا سخن آنان به‌ دلیل اعتبار گواهی و حجیت خبر ثقه پذیرفته‌ است، به‌ ویژه که توثیق آنان از روی حدس نبوده‌ است؛ تصریح یکی از بزرگان متاخر به شرط این‌که توثیق‌کننده با راوی مورد نظر، معاصر یا نزدیک به روزگار او باشد، چه در غیر این صورت توثیق آنان مبتنی بر حدس و بنابراین نامعتبر است؛ ادعای اجماع از سوی اقدمین (یعنی طبقه قبل از مشایخ کتب اربعه رجال و حدیث، مانند اصحاب ائمه، مؤلفان اصول متقدم و صاحبان نخستین جوامع حدیثی و فقهی) که هرچند از نوع اجماع منقول باشد، پذیرفتنی است.
خویی از میان توثیقات عام هم توثیقات علی بن ابراهیم قمی و ابن‌قولویه و نجاشی را پذیرفته و در باب یازده موردِ دیگر مناقشه کرده است. سبحانی از این مجموعه درباره شش مورد به عنوان توثیق خاص و درباره ده مورد به عنوان توثیقات عام بحث کرده است. محسنی ضمن برشمردن ۴۴ قاعده/ اماره توثیق و تقسیم آن‌ها به سه دسته ضعیف، صحیح کم‌فایده و صحیح پرفایده، از میان آن‌ها تنها دو قاعده را سودمند دانسته است: یکی نص امام معصوم بر وثاقت یا صداقت راوی و اثبات شدن آن با دلیل معتبر و، دیگری توثیق راوی از سوی خبرگانی مانند کشّی، نجاشی، ابن‌بابویه و نظایر آن‌ها که در میان همه آن‌ها توثیق نجاشی و طوسی را مهم‌تر دانسته است
بخش دیگری از قواعد رجالی مربوط به وقتی است که دو توثیق یا جرح یا بیشتر، با هم در تعارض باشند، در این موارد نیز رجالیان قواعدی برای رفع تعارض به کار می‌بندند. شیخ علی خاقانی (متوفی ۱۳۳۴) در فایده سوم رجال
[۶۰] خاقانی، علی بن حسین، رجال الخاقانی، ج۱، ص۱۳ـ۲۲، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
و مامقانی (متوفی ۱۳۵۱) در مقباس الهدایة به تفصیل این قواعد را بیان کرده‌اند.

۵ - فهرست منابع



(۱) استرآبادی، محمدجعفر بن سیف‌الدین، الایجاز فی علمی الرجال و الدرایة، چاپ حمید احمدیجلفایی، در میراث حدیث شیعه، دفتر۱۵، به کوشش مهدی مهریزی و علی صدرایی خویی، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۵ش.
(۲) استرآبادی، محمدجعفر بن سیف‌الدین، لبّ اللباب فی علم الرجال، چاپ محمدحسین مولوی، در میراث حدیث شیعه، دفتر۲، ۱۳۷۸ش.
(۳) بارفروشی، محمدحسن، نتیجةالمقال فی علم الرجال، چاپ سنگی تهران، ۱۲۸۴.
(۴) بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی، رجال السید بحرالعلوم، المعروف بالفوائد الرجالیة، چاپ محمدصادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، تهران ۱۳۶۳ش.
(۵) تفرشی، مصطفی بن حسین، نقدالرجال، قم ۱۴۱۸.
(۶) فاضل تونی، عبداللّه بن محمد، الوافیة فی اصول الفقه، چاپ محمدحسین رضوی کشمیری، قم ۱۴۱۵.
(۷) خزرجی، احمد بن عبداللّه، خلاصة تذهیب تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ عبدالفتاح ابوغده، حلب ۱۴۱۱.
(۸) ربانی، محمدحسن، دانش رجال الحدیث، مشهد ۱۳۸۲ش.
(۹) ساعدی، حسین، نشاة علم الرجال و تطوره، الفکر الاسلامی، ش ۲۶، شوال ـ ذیحجه ۱۴۲۱.
(۱۰) سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، قم ۱۴۲۱.
(۱۱) سیفی، علی‌اکبر، مقیاس الرواة فی کلیات علم الرجال، قم ۱۴۲۲.
(۱۲) شیخ بهائی، محمد بن حسین، مشرق الشمسین و اکسیرالسعادتین، چاپ مهدی رجایی، مشهد ۱۳۷۲ش.
(۱۳) فضلی، عبدالهادی، اصول علم الرجال، بیروت ۱۴۲۰.
(۱۴) کجوری شیرازی، مهدی، الفوائد الرجالیة، چاپ محمدکاظم رحمان ستایش، قم ۱۳۸۲ش.
(۱۵) کنی، علی بن قربانعلی، توضیح المقال فی علم الرجال، چاپ محمدحسین مولوی، قم ۱۳۷۹ش.
(۱۶) مامقانی، عبداللّه، الفوائد الرجالیة من تنقیح المقال فی علم الرجال، چاپ محمدرضا مامقاتی، قم ۱۴۳۱.
(۱۷) مکی عاملی، علی‌حسین، بحوث فی فقه الرجال، محاضرات علی فانی اصفهانی، برج البراجنه، لبنان ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
(۱۸) نوری، حسین بن محمدتقی، خاتمة مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵ـ۱۴۲۰.
(۱۹) امین عاملی، سیدمحسن، اعیان الشیعه، دارالتعارف، ۱۴۲۱ ق.
(۲۰) ابراهیمی، ابوالقاسم، اجتهاد و تقلید، کرمان ۱۳۶۲.
(۲۱) صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
(۲۲) حلّی، ابن‌داوود، کتاب الرجال، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۸۳ش.
(۲۳) انصاری، مرتضی بن محمدامین، فرائدالاصول، قم ۱۴۱۹.
(۲۴) بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ش.
(۲۵) بحرانی، یوسف بن احمد، لؤلؤةالبحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم بیتا (.
(۲۶) بهبهانی، محمدباقر، الرسائل الاصولیة، قم ۱۴۱۶.
(۲۷) جزایری، نعمت‌اللّه بن عبداللّه، منبع الحیاة، در محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، الشهاب الثاقب فی وجوب صلاةالجمعة العینی، چاپ رؤوف جمالالدین، قم ۱۴۰۱.
(۲۸) حرّ عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، قم ۱۴۱۶.
(۲۹) حرّ عاملی، محمد بن حسن، هدایة الامة الی احکام الائمة (علیهم‌السّلام)، مشهد ۱۴۱۲ـ۱۴۱۴.
(۳۰) خاقانی، علی بن حسین، رجال الخاقانی، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
(۳۱) خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، مؤسسه خویی.
(۳۲) رامهرمزی، حسن بن عبدالرحمان، المحدث الفاصل بین الراوی و الواعی، چاپ محمد عجاج خطیب، بیروت ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
(۳۳) صرّامی، سیف‌اللّه، مبانی حجیت آرای رجالی، قم ۱۳۹۱ش.
(۳۴) طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۳۵) عقیلی، محمد بن عمرو، کتاب الضعفاء الکبیر، چاپ عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۳۶) حلّی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.
(۳۷) فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، کتاب الوافی، چاپ ضیاءالدین علامه اصفهانی، اصفهان ۱۳۶۵ـ۱۳۷۴ش.
(۳۸) کرکی، حسین بن شهاب‌الدین، کتاب هدایةالابرار الی طریق الائمةالاطهار (علیه‌السّلام)، چاپ رؤوف جمالالدین، بغداد ۱۹۷۷.
(۳۹) کشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ش.
(۴۰) کنی، علی بن قربانعلی، توضیح المقال فی علم الرجال، چاپ محمدحسین مولوی، قم ۱۳۷۹ش.
(۴۱) مجلسی، محمدباقر، مرآةالعقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج۱، چاپ‌هاشم رسولی محلاتی، تهران ۱۳۷۹ش.
(۴۲) احسائی، ابن‌ابی‌جمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیة، چاپ مجتبی عراقی، قم ۱۴۰۳ـ۱۴۰۵/ ۱۹۸۳ـ۱۹۸۵.
(۴۳) بهبهانی، محمدباقر، فوائد الوحید البهبهانی، در علی بن حسین خاقانی، رجالال خاقانی، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
(۴۴) حرّ عاملی، محمدبن حسن، امل الآمل، چاپ احمد حسینی، بغداد ۱۳۸۵.
(۴۵) حلّی، حسن بن یوسف، ایضاح الاشتباه، چاپ محمد حسّون، قم ۱۴۱۵.
(۴۶) دلبری، علی، آشنایی با اصول علم رجال، مشهد ۱۳۹۱ش.
(۴۷) رحمان ستایش، محمدکاظم، آشنایی با کتب رجالی شیعه، تهران ۱۳۸۵ش.
(۴۸) سمیّن، احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
(۴۹) صاحب معالم، حسن بن زین الدین، منتقی الجمان فی الاحادیث الصحاح و الحسان، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ـ۱۳۶۵ش.
(۵۰) طوسی، محمد بن حسن، عدةالاصول، چاپ محمدمهدی نجف، قم ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۵۱) طوسی، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزیز طباطبائی، قم ۱۴۲۰.
(۵۲) طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، چاپ عباداللّه طهرانی و علی احمد ناصح، قم ۱۴۱۷.
(۵۳) کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، چاپ بیروت.
(۵۴) محسنی، محمدآصف، بحوث فی علم الرجال، قم ۱۳۶۲ش.
(۵۵) محقق حلّی، جعفر بن حسن، معارج الاصول، چاپ محمدحسین رضوی، قم ۱۴۰۳.
(۵۶) عاملی، محمد بن حسن، استقصاء الاعتبار فی شرح الاستبصار، قم ۱۴۱۹ـ.
(۵۷) نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، مرکز نشر اسلامی.
(۵۸) صدوق، محمد بن علی، الخصال، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
(۵۹) ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی مناقب آل ابی‌طالب، نجف ۱۹۵۶.
(۶۰) ابن‌غضائری، احمد بن حسین الرجال لابن‌الغضائری، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، قم ۱۴۲۲.
(۶۱) سبحانی، جعفر، تحقیقی پیرامون رجال ابن‌غضائری، نور علم، دوره ۲، ش ۳، اردیبهشت ۱۳۶۵.
(۶۲) صاحب معالم، حسن بن زین‌الدین، التحریر الطاووسی، چاپ فاضل جواهری، قم ۱۴۱۱.
(۶۳) طلائیان، رسول، ماخذشناسی رجال شیعه، قم ۱۳۸۱ش.
(۶۴) طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵.
(۶۵) طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.

۶ - پانویس


 
۱. کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۳۱۱، چاپ بیروت.    
۲. کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۳۲۴، چاپ بیروت.    
۳. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۲۳۱، مرکز نشر اسلامی.    
۴. طوسی، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب الاصول، ج۱، ص۱۷۴، چاپ عبدالعزیز طباطبائی، قم ۱۴۲۰.    
۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۳۱۱، چاپ بیروت.    
۶. کشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفةالرجال، ج۱، ص۴۸۴۴۸۵، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ش.    
۷. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۴۴۷، مرکز نشر اسلامی.    
۸. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ج۱، ص۳۸۹۳۹۰، چاپ عباداللّه طهرانی و علی احمد ناصح، قم ۱۴۱۷.    
۹. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ج۱، ص۳۸۹، چاپ عباداللّه طهرانی و علی احمد ناصح، قم ۱۴۱۷.    
۱۰. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ج۱، ص۳۷۳، چاپ عباداللّه طهرانی و علی احمد ناصح، قم ۱۴۱۷.    
۱۱. طوسی، محمد بن حسن، عدةالاصول، ج۱، ص۱۲۶، چاپ محمدمهدی نجف، قم ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۱۲. شیخ بهائی، محمد بن حسین، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، ج۱، ص۲۶۲۸، مع تعلیقات محمداسماعیل مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجایی، مشهد ۱۳۷۲ش.    
۱۳. شیخ بهائی، محمد بن حسین، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، ج۱، ص۳۰۳۱، مع تعلیقات محمداسماعیل مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجایی، مشهد ۱۳۷۲ش.    
۱۴. فضلی، عبدالهادی، اصول علم الرجال، ج۱، ص۸۷ـ۸۸، بیروت ۱۴۲۰.
۱۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۶۲۶۴، دارالکتب الاسلامیه.    
۱۶. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۶۷۶۸، دارالکتب الاسلامیه.    
۱۷. احسائی، ابن‌ابی‌جمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیة، ج۴، ص۱۳۳، چاپ مجتبی عراقی، قم ۱۴۰۳۱۴۰۵/ ۱۹۸۳۱۹۸۵.    
۱۸. کشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۱۳۵۱۳۷، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ش.    
۱۹. کشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۵۹۴۵۹۵، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ش.    
۲۰. صرّامی، سیف‌اللّه، مبانی حجیت آرای رجالی، ج۱، ص۴۷، قم ۱۳۹۱ش.    
۲۱. سمیّن، احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۸۷، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
۲۲. کشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفةالرجال، ج۱، ص۲۳۸، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ش.    
۲۳. کشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفةالرجال، ج۱، ص۳۷۵، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ش.    
۲۴. کشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفةالرجال، ج۱، ص۵۵۶، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ش.    
۲۵. سمیّن، احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۱۰۵ـ۱۰۹، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
۲۶. سمیّن، احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۹۳، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
۲۷. حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، ج۱، ص۸۳، قم ۱۴۱۶.
۲۸. فضلی، عبدالهادی، اصول علم الرجال، ج۱، ص۷۴، بیروت ۱۴۲۰.
۲۹. طوسی، محمد بن حسن، عدة الاصول، ج۱، ص۳۳۶ـ۳۳۸، چاپ محمدمهدی نجف، قم ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۳۰. محقق حلّی، جعفر بن حسن، معارج الاصول، ص۱۵۰، چاپ محمدحسین رضوی، قم ۱۴۰۳.    
۳۱. سمیّن، احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۱۷۵، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
۳۲. نوری، حسین بن محمدتقی، خاتمة مستدرک الوسائل، ج۲، ص۴۳۷، قم ۱۴۱۵۱۴۲۰.    
۳۳. حلّی، ابن‌داوود، کتاب الرجال، ج۱، ص۵۵۵ـ۵۶۵، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۸۳ش.
۳۴. سمیّن احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۱۸۷ـ۱۸۸، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
۳۵. حلّی، ابن‌داوود، کتاب الرجال، ج۱، ص۵۵۶، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۸۳ش.
۳۶. حلّی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، ص۵۰، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.    
۳۷. فضلی، عبدالهادی، اصول علم الرجال، ج۱، ص۷۶ـ۷۷، بیروت ۱۴۲۰.
۳۸. حلّی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، ج۱، ص۲۵۲۹، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.    
۳۹. رحمان، ستایش محمدکاظم، آشنایی با کتب رجالی شیعه، ج۱، ص۱۵۵ـ۱۵۶، تهران ۱۳۸۵ش.
۴۰. صاحب معالم، حسن بن زین الدین، منتقی الجمان فی الاحادیث الصحاح و الحسان، ج۱، ص۱۶۲۳، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲۱۳۶۵ش.    
۴۱. صاحب معالم، حسن بن زین الدین، منتقی الجمان فی الاحادیث الصحاح و الحسان، ج۱، ص۳۹، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲۱۳۶۵ش.    
۴۲. سمیّن، احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۲۸۳ـ۲۸۴، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
۴۳. مامقانی، عبداللّه، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج۱، ص۱۷۰ـ۱۷۱، چاپ سنگی نجف ۱۳۴۹ـ۱۳۵۲.
۴۴. عاملی، محمد بن حسن، استقصاء الاعتبار فی شرح الاستبصار، ج۱، ص۴۸، قم ۱۴۱۹.    
۴۵. عاملی، محمد بن حسن، استقصاء الاعتبار فی شرح الاستبصار، ج۱، ص۱۱۱، قم ۱۴۱۹.    
۴۶. عاملی، محمد بن حسن، استقصاء الاعتبار فی شرح الاستبصار، ج۱، ص۳۵-۳۶، قم ۱۴۱۹.    
۴۷. سمیّن، احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۳۳۹ـ۳۴۰، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
۴۸. بهبهانی، محمدباقر، فوائد الوحید البهبهانی، ج۱، ص۱، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
۴۹. بهبهانی محمدباقر، فوائد الوحید البهبهانی، ج۱، ص۴۴-۶۳، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
۵۰. سمیّن احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۳۴۰، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
۵۱. سمیّن احمد، دروس تمهیدیّة فی تاریخ علم الرجال عند الامامیة، ج۱، ص۳۴۲، دارالفقه الاسلامی المعاصر، ۱۴۳۳/ ۲۰۱۲.
۵۲. مامقانی، عبداللّه، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج۱، ص۲۰۴ـ۲۰۹، چاپ سنگی نجف ۱۳۴۹ـ۱۳۵۲.
۵۳. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۹۴۶، موسسه خویی.    
۵۴. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۵۰۵۲، موسسه خویی.    
۵۵. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۵۷۸۳، موسسه خویی.    
۵۶. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ج۱، ص۱۵۱۱۵۷، قم ۱۴۲۱.    
۵۷. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ج۱، ص۱۶۱۳۵۰، قم ۱۴۲۱.    
۵۸. محسنی، محمدآصف، بحوث فی علم الرجال، ج۱، ص۱۴۲۸، قم ۱۳۶۲ش.    
۵۹. محسنی، محمدآصف، بحوث فی علم الرجال، ج۱، ص۲۷۲۸، قم ۱۳۶۲ش.    
۶۰. خاقانی، علی بن حسین، رجال الخاقانی، ج۱، ص۱۳ـ۲۲، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.


۷ - منبع



بنیاد دائرة المعارف اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، برگرفته از مقاله «علم رجال»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۱۱/۰۹.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.